مدح و شهادت امام محمد باقر علیه السلام
ای نعـمـت ولایت تو بهـتـرین نِـعَـم وی لـطف بـی نهـایت تو شامل اُمـم هم کاشف الغمومی و هم باقـر العـلوم هم چشمۀ کـمـالی و هم منـبع حکـم ای آنکه گفت خواجه اَسری ترا سلام بپـذیر هم سـلام من خـسته از کـرم وا حسرتا که کشته زهـر جفا شدی از کیـنۀ هـشام تو ای شـاه محـتـشم دشمن پی اذیّت تو قد نموده راست چندانکه شد ز کثرت غم قامت تو خم تأ ثـیر زهر تعـبیه در زین بپای تو بگسیخت تار و پود وجود تو را ز هم ای خفته در بقیع که قبرت بود خراب جانها فدای غـربتـت ای کـشتۀ ستم پیوسته در عزای تو و بر مزار تو چشم کبود چرخ ببارد سرشک غـم |